یگانه خویی

یگانه خویی ، دانش‌آموخته‌ی فلسفه و زبان و ادبیات آلمانی است.
دو متن بلند از آدورنو (یکی به‌صورت مشترک) به فارسی برگردانده و مقاله‌های تحلیلی-انتقادی متعددی درباره‌ی مسائل اجتماعی- سیاسی روز نوشته یا ترجمه کرده است.
متن پیش رو، نخستین نوشته‌ی بلند ادبی‌‌ اوست.

تخت دونفره تک‌نفره‌ترین جای جهان است. اگر کسی پیدا می‌شد که مطالعات آماری مشخصی روی تخت‌های دونفره، پتوهای دونفره‌ و حتا روی بالش‌های تک‌نفره‌شان انجام می‌داد، احتمالاً به نتایج تکان‌دهنده‌ای دست می‌یافت. مثلاً گزارش می‌داد که میلیاردها قطره‌اشک فقط در فلان ماه در فلان شهر توی بافت بالش‌ها جذب شده. یا بهتر از آن اگر می‌شد در اتاق‌‌های خواب‌ِ به‌اصطلاح دونفره دوربین کار گذاشت و دید که بدن‌ها چطور مچاله و درخود‌جمع‌شده می‌خوابند. این که تنهاترین بدن‌ها از قضا در همین تخت‌های دونفره می‌خوابند. دوربین هرازگاهی یک مجموعه حرکت تندوتیز و احتمالاً صداهایی زوزه‌مانند را نیز ثبت می‌کرد، زوزه‌هایی که قاعدتاً می‌بایست در قلمروی نشانه‌شناسی عشق‌ورزی بگنجند. دو بدن که چنددقیقه‌ای در تصویر به هم می‌پیچیدند و بعد نفس‌زنان از هم دست می‌کشیدند و واقعیت دو نفرِ مجزا بودن‌شان در تخت دونفره از نو پیدا می‌شد. در واقع اسم‌ درستی دارد، اسمی که به جعل واقعیت تن نمی‌دهد. این که دو تا تخت را بتپانی در یک چارچوب، یک تشک و پتوی بزرگ رویش پهن کنی، دست‌وپا را حتا برای لحظه‌ای گرمتر نمی‌کند. دوربین احتمالاً صحنه‌های دردناک دیگری را هم در خود ضبط می‌کرد. مثلاً این که چطور در غالب اوقات هریک از دو نفر در گوشه‌ای از بستر مچاله شده، چنان که گویی آرزو دارد به زهدان مادرش بازگردد. آرزومند این که زمان برگردد عقب، تخت بشکند از میان و بعد هی کوچک و کوچک‌تر شود تا برگردد به جایی که تنگ اما گرم و امن بود.