تغزل زوزه شدن، به‌سوی دوره بندی نظریه قصویت براهنی؛ تحشیه ای بر «چاه‌به‌چاه»

تغزل زوزه شدن، به‌سوی دوره‌بندی نظریه قصویت براهنی؛ تحشیه‌ای بر «چاه‌به‌چاه»

خلیل درمنکی (منتقد ادبی) در این مقاله به رمان «چاه‌به‌چاه» می‌پردازد که سه سال پیش از انقلاب اولین بار منتشر شد: وقتی «براهنی» در مؤخره «خطاب به پروانه‌ها» در سال «۷۳» می‌نویسد: «شعر باید ابزارهای جسمانی صوتی را به‌صورت حسی به کار گیرد»، وقتی او شعرش را به‌سوی زمینه‌ای صوتی و موسیقیایی پیش می‌برد، وقتی در به رخ کشیدن فیزیک صدا، زبان را از مدارهای معناشناختی شناخته‌شده خارج می‌کند، وقتی بر طبل تعویق و تعلیق معنا می‌کوبد و وقتی سرانجام در زمین «تغزل» فرود می‌آید و زیبایی‌شناسی غیرسیاسی را در پیش می‌نهد، بسیاری حق‌دارند او را نقد کنند؛ اما باید به یادداشت، باید در پیش چشم‌داشت، براهنی «فیزیک صدا» را خیلی پیش‌تر به صحنه رمان و ادبیات فارسی آورده است و ره‌آورد این «فیزیک صدا»، تولید «جیغ» و «زوزه» در ادبیات مدرن فارسی بوده است. جیغ و زوزه‌ای که سیاسی‌ترین شکل روی‌آوری به سیاست ادبیات بوده است. خواندن «خطاب به پروانه‌ها» بدون خواندن «ایاز» خوانشی ابتر و عبث است. تکرار دهشتناک است. تکرار «مسخره است». می‌توان گفت تکرار ملال‌انگیز است. همواره اتصال‌های دیگر و سرهم‌بندی‌هایی دیگر لازم است. مسئله بدل کردن «تکرار» به «تکرار و تفاوت» است.

... »

یک تاریخ «حاضر-آماده»؛ جستاری در نسبت قصّه‌نویسی و تاریخ

«درعین‌حال» قصّه بلندی است از محمد قاسم‌زاده که بیرون از ایران، و ازاین‌رو در رهایی از سانسور، انتشار ر یافته است. مهم‌ترین شاخصه این متن شاید آزادی عملی است که نویسنده‌اش داشته و از همان صفحات اوّل پیداست که از آغاز سودای انتشار رسمی در ایران نداشته و متن بیرون از دایره نفس‌گیر خودسانسوری نوشته‌شده است. البتّه ذکر نکته‌ای درباره سانسور و مقاومت علیه آن ضروری است: مبارزه ریشه‌ای با سانسور نیازمند مقاومتی گروهی یا صنفی علیه ممیزی است و نه کاری که از یک یا چند نویسنده برآید. وقتی می‌توان عملکرد نویسنده‌ای را ضد سانسور دانست که عملاً تن به سانسور ندهد و راه‌هایی جایگزین برای عرضه آثارش جست‌وجو کند. اندکی مشکوک به نظر می‌رسد که نویسنده‌هایی برخی آثارشان را برای انتشار رسمی بنویسند و برخی را برای نشر در خارج یا به‌صورت زیرزمینی. این حالت اخیر، دوگانگی در انتخاب «بازار هدف»، داخلی-رسمی و خارجی-غیررسمی، به‌گونه‌ای جور جنسی و فرصت‌طلبی می‌ماند. چیزی که هست این تک اثر قاسم‌زاده در هوایی آزاد تألیف شده، و همین موضوع دلیل اصلی پرداختن به آن در این یادداشت است.

... »
مساحی حدوث

مساحی حدوث

قیقاج رفتن، به چپ و راست پیچیدن دائمی، دیوانه‌وار اریب رفتن، منحرف شدن، طفره رفتن لجوجانه، پذیرای تعویقی فرساینده شدن، مثل مار حول موضوع گردیدن و چنبره زدن، همچو ولگردان سینمای صامت مدام پرسه زدن و تلوتلو خوردن بی‌آنکه هدفی مشخص و از پیش تعیین‌شده در کار باشد. نوشتار خورشیدفر هماره مشغول قیقاج رفتن است؛ قصه پنداری قیقاج‌رفتنی است که چونان علف هرز منتشر می‌شود.
کتاب «مساحی حدوث» رساله‌ای است درباره چند رمان ایرانی مثل «تهرانی‌ها»، «آقا رضا وصله کار»، «سوره الغراب» و «رازهای سرزمین من».

... »

سیندرلا یا هیولا؟

محسن ملکی می‌گوید: «گویی رمان خوف، قصۀ شاهدخت اسیرشده در یک قلعه/سوئیت است که منتظر رستگاری و بوسۀ شهسوار نجات‌دهنده است: این شهسوار همان سیاست است که زن فمینیست لیبرال و سوژۀ ماخولیایی باید به مدد سیلی آن از خواب برخیزند.» نیچه می‌گوید «به سراغ زنان می‌روی، تازیانه را فراموش نکن». تاکنون این گفته در چارچوبی زن‌ستیزانه قرائت شده است، اما اکنون به یاری آنچه ملکی دربارۀ رمان خوف می‌گوید می‌توان معنای مجددی بر آن بار کرد، یعنی تازیانۀ نیچه همان تازیانۀ شهسوار سیاست است. ملکی می‌پرسد زنی که هیولا می‌شود چگونه زنی است؟ زنی که نه دیگر «اثیری و نه اسیری است و نه از روی سیری» مقاومت می‌کند: زن سیاسی‌شده، زنی که به میانجی خوف و اضطراب به هیولا یا ناانسان بدل شده و می‌تواند از چارچوب تفاوت فرهنگی و جنسی و هویتی فراتر رود.

... »

تردید

اسطوره کلان روایتی است که از زمان همسرایی‌های اجداد اولیهٔ انسان وجود داشته و در موقعیت‌های گوناگون اجتماعی و سیاسی و فرهنگی همواره بیانگر نگاه و اندیشه‌ای ژرف بوده است. اشاره به اسطوره در ادبیات داستانی به منطق و ساختار روایی متن انسجام می‌بخشد و با پیوند زدن روزگاران گذشته به اکنون، اثر ادبی و هنری را جذاب و ماندگار می‌کند. بدیهی است که اساطیر باستانی درگذر زمان دستخوش تغییر و دگرگونی شوند و به دیدهٔ هر نسل از خوانش متفاوتی برخوردار باشند؛ بنا به‌ضرورت نیاز جامعه هر بار امروزی شوند تا غیر از آشنا کردن مخاطبان جدید با افسانه‌های قدیمی، ماهیت ماورایی و تقدس بخشیده شده‌شان در بازخوانی ملموس شود و درنهایت، کشف و تفکری به‌روز را پایه‌ریزی کنند. گاهی حتی اسطوره‌هایی جدید مانند قهرمان‌های جنگ ستارگان آفریده می‌شوند تا به خدمت همان داستان‌های قدیم گرفته شوند.

... »

نئولیبرالیسم و پورنوگرافی

فرِد بِی‌تینگر، ترجمه سامی آل‌مهدی؛ نئولیبرالیسم، در مقایسه با مرحله پیشینی کاپیتالیسم، آن‌چنان میل را واپس‌ نمی‌زند ، بلکه از میل برای افزایش تولیدگریِ کارگرانش استفاده می‌کند. هربرت مارکوزه این پدیده را، در اروس و تمدن ، «اصل کارایی» خواند، که هم‌نهادی کاپیتالیستی برای اصل واقعیت فروید است. تا آنجا که میل تولیدگر است، تا آن‌جا که کارگر را به کار بیشتر ترغیب می‌کند، حتی گاهی بدون این‌که دستمزدی دریافت کند، میل «خوب» است. سودمندی فضیلتی شخصی است. هرشخص باید تولیدگر باشد و میل‌اش را به سمت کارش مهار کند تا بیشتر تولید کند.

... »

فلسفه فون: قرائتی از شعر «بعدازظهر یک فون» استفان مالارمه

آلن بدیو | ترجمه محسن ملکی؛ در سال ۱۸۶۵، مالارمه مشغول کار روی قطعه‌ای است که قرار است در تئاتر اجرا شود و نامش تک‌گویی یک فون است. این متن به‌درستی و حقیقتاً برای اجرای تئاتری در نظر گرفته‌شده است، چنان‌که دستورالعمل‌های متعددی که برای صحنه نوشته‌شده و جزئیات حرکات و ژست‌ها را بیان می‌کند دال بر همین موضوع است. طرح‌های مقدماتی آن را در سه بخش ترتیب می‌دهند: بعدازظهرِ یک فون، گفتگوی نیمف‌ها ، بیدار شدن فون. ساخت دراماتیک اساساً به شکلی چشم‌گیر ساده است: در پی یادآوری و احضار آنچه رخ‌داده است، ارائه شخصیت‌ها را داریم؛ و پس از بیداری نیز، توزیع همه عناصر قطعه درون بُعد رؤیا.

... »

سوگ به‌مثابه منشأ دینامیزم داستان

حتی بدون در نظر گرفتن این شبکه نمادهای موازی، سوگ شخصیت در این اثر، سوگی پویا است. سوگی که به داستان جهت می‌دهد و شخصیت را به حرکت از وضعیتی به وضعیت دیگر وا می‌دارد. وضعیت دوّم، اگرچه باز در قلمرو سوگ است، به لحاظ مسیری که شخصیت طی کرده با وضعیت اول کاملاً هم‌ارز نیست.

... »

زبان ساد و مازوخ | شهریار وقفی‌پور

ادبیات هرزه‌شناختی بیش از هر چیز معطوف است به‌مواجهه‌ی زبان با حدود مختص خویش، با آنچه به مفهومی نوعی «نازبان» است (خشونتی که سخن نمی‌گوید، شهوانیتی که ناگفته باقی می‌ماند). مع‌الوصف این رسالت تنها با نوعی شکاف یا دوپارگی درونیِ زبان حاصل‌شدنی است: عملکرد فرمانی و توصیفی باید از خویش به‌سوی عملکردی والاتر فراتر بروند و بدین طریق، عنصر شخصی با بازتاب یا تأمل بر خویش به عنصر غیرشخصی بدل شود.

... »

بار دیگر کاف و نونی از فیکون ابراهیم

در رمان آتش زندان، کنشِ نوشتن همواره با مادیتِ آن گره خورده است. ژست نوشتن اما به کنشِ نوشتن محدود نمی‌ماند. اگرچه کنشِ نوشتن، نوعی ساختاردهی به مصالح داستانی و تلاش برای تبدیل محتویات روزمره زندگی به مؤلفه‌هایی داستانی است، اسماعیل دهقان توجهی خاص به سرچشمه‌های کنشِ نوشتن نیز دارد و درنتیجه این توجه به‌کرات ژستِ نوشتن را در کنار یا در سوی دیگر کنشِ نوشتن قرار می‌دهد و از آن به نفع پیشبردِ جهانِ ذهنی و زبانی خویش بهره می‌برد

... »
No more posts to show