میانمایگی پل استر | جیمز وود | ترجمه بهار احمدیفرد
مؤلفههای پستمدرنیسم کلاسیک که نظریهپردازها و فیلسوفانی مانند موریس بلانشو و ایهاب حسن تبیینشان کردهاند، بر مماس بودن زبان عصر حاضر با سکوت تأکید دارند. بلانشو و بکت بر آناند که زبان همواره بیاساس بودن خود را آشکار میکند. متن، پیرامون یک خلأ به لکنت میافتد، تکهتکه و ریزریز میشود. احتمالاً غریبترین وجه شهرت استر بهعنوان یک پستمدرنیست آمریکایی این است که هرگز این قبیل فقدان در سطح جملاتش نمود ندارد و حتی در آثار استر بیشازحد به سخن درمیآید: کتابهای خوشآیند و نسبتاً آسانی که تقریباً هرسال تروتمیز و وقتشناس، مثل تمبر پستی منتشر میشوند و منتقدان مدیحهسرا مانند مجموعهداران مشتاق صف میکشند تا آخرین نسخه را تهیه کنند.