هاله روشنگری حرمت‌شکن

بی‌شک مهم‌ترین مقاله‌ای که به این پرسش پرداخته را والتر بنیامین نوشته است که نام «اثر هنری در عصر بازتولیدپزیری مکانیکی» را یدک می‌کشد. بنیامین در مقاله‌اش از اصطلاح «هاله» برای نشان کردن محدودیت‌های بازتولیدپذیری استفاده می‌کند. در نظر بنیامین، هاله، حدِ بازتولید است، چنان‌که هاله تنها چیزی است که بازتولیدپذیر نیست.
بوریس افیموویچ گرویس (م. ۱۹ مارس ۱۹۴۷) منتقد هنری، نظریه‌پرداز رسانه و فیلسوف است. او هم‌اکنون به‌عنوان استاد ممتاز بین‌المللی در حیطه مطالعات روسی و اسلاوی در دانشگاه نیویورک کار می‌کند و همچنین محقق ارشد تحقیقات در دانشکده هنر و طراحی دانشگاه کارلسروهه آلمان است.

... »
ورق‌پاره‌های زندان مهدی سلیمی

ورق‌پاره‌های زندان

این ورق‌پاره‌ها در طول ۴۱ روز زندان -یعنی از ۱۷ تیرماه تا ۲۷ مرداد ۹۹- نوشته‌شده‌اند. اکنون به قید وثیقه موقتاً آزادشده‌ام و منتظر حکم نهائی‌ام هستم و شاید روزی این ورق‌پاره‌ها ادامه یابند. این‌ها نه نوشتار ادبی، بل صرفاً یادداشت‌ها و روزنوشت‌های یک زندانی هستند تا رنج زیسته زندان را بر خود هموار سازد.
از مهدی سلیمی تاکنون چندین ترجمه و شمار زیادی مقاله در حیطه اندیشه سیاسی و نظریه هنر و همچنین کتاب «امر واقع لاکانی» اثر اسلاوی ژیژک و «سیاست تفکر»، اثر کلود لفور منتشرشده است.

... »
بوف کور: زیرمتنی برای «پیکر فرهاد » و «عقل آبی » نرگس باقری

بوف کور: زیرمتنی برای «پیکر فرهاد» و «عقل آبی»

زبرمتنیت یکی از انواع روابط فرامتنی است که ژنت معرفی می‌کند. زبرمتنیت از دیدگاه او متضمن هرگونه مناسبتی است که زبرمتن با متن پیشین یعنی زیرمتن دارد. اما او شیوهٔ پیوند این دو متن را به‌گونه‌ای نمی‌داند که زبرمتن، تفسیر زیرمتن باشد. از سویی دیگر نظریه‌پرداز دیگری چون باختین، مکالمه میان متون را راهی برای گریز از یک گفتار یک‌سویه و غالب می‌داند. از این منظر روابط بینامتنی بوف کور صادق هدایت، با رمان‌های عقل آبی از شهرنوش پارسی‌پور و پیکر فرهاد از عباس معروفی به‌گونه‌ای است که بوف کور زیرمتنی برای این دو رمان به‌حساب می‌آید اما این دو رمان هرکدام تفسیر متفاوتی از متن دارند. هدف این پژوهش بررسی چگونگی روابط بینامتنی این سه اثر و شکل‌گیری یک مکالمهٔ چندصدایی میان آن‌هاست. شخصیت اصلی در هر دو رمانی که به نحوی بوف کور زیرمتن آن‌هاست، یک زن است که در مقابل شخصیت اصلی بوف کور یعنی پیرمرد خنزرپنزری و تک‌گویی پدرسالارانهٔ او قرارگرفته است. اگرچه این دو رمان در مواضع گفتمانی متفاوت با بوف کور به بازسازی و بازنگری بینامتنی با آن پرداخته‌اند اما نگاه نویسندهٔ زن یعنی شهرنوش پارسی‌پور بسیار متفاوت از عباس معروفی است. در عقل آبی، گل نیلوفر کارکرد نمادین دیگری می‌یابد، قطعه‌قطعه شدن و پیری و جوانی، معناهای دگرگون گرفته و شرح داده می‌شوند. سروان جوان جای پیرمرد خنزرپنزری را می‌گیرد و تلاش می‌کند تا دنیای ذهنی پیشین را که مبتنی بر عدم شناخت زن است ترک کند و به شناختی نوین دست یابد.

... »
سینماگران موج نوی ژاپن

سینماگران موج نوی ژاپن

پایه‌های اولین اقتباس‌های ادبی در سینمای ژاپن، از همان سال‌های آغازین سینمای صامت توسط فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان ژاپنی بنیانگذاری شد و در ادوار مختلف در دسته‌بندی‌هایی خاص که مختص سینمای ژاپن بود بسیار مورد توجه قرار گرفت.
سینما در ژاپن از سال ۱۸۹۶ شروع به کار کرد و به سرعت مورد توجه امپراتور و سپس توده مرده قرار گرفت. فرم روایت در سینمای ژاپن را می‌توان در هفت شاخه مختلف طبقه‌بندی کرد که تا امروز هم در جریان فیلم‌سازی و اقتباس ادبی مورداستفاده قرار می‌گیرد.
جیدای-جکی (تاریخی)، جندای-جکی (زندگی معاصر)، شمین-جکی (درام طبقه متوسط و پایین)، یاکوزا-ایگا (گانگستری مدرن)، نانسنسو-مونو (فیلم‌های چرند)، سایشون-ایگا (فیلم‌های نوجوانانه)، پینکو-ایگا (صورتی، اروتیک).

... »
تجاوز زیاده انسانی

تجاوز زیاده انسانی

خلاصه که موضوع «عملِ» تجاوز، موضوعی سیاسی و، همین‌طور، حقوقی است، نه موضوعی هستی‌شناختی با نگرشی اسطوره‌شناختی؛ یکی از نشانه‌هایش همین باشد که حالا که متجاوز گرفته‌شده، ما با این معضلِ یا پروبلماتیک روبه‌روییم که اگر حکمی که برای وی صادر شد اعدام بود، چه باید بکنیم/بگوییم، و پاسخ به این پرسش هرچه باشد حاکمیت و، از پی آن، قانون را هدف می‌گیرد، همین‌طور که مسئله زنان چنین می‌کند.
این یادداشت واکنشی است به جستار «تجاوز زئوس یا تجاوز ساترون» نوشته آرمان صالحی که در پروژه پوئتیکا منتشر شد و نویسنده کوشیده بود تجاوز جنسی را از منظر اساطیر تعریف کند.

... »
تجاوز زئوس یا تجاوز ساترن؟ آرمان صالحی

تجاوز زئوس یا تجاوز ساتورن؟

شاید نقطه انحراف جایی است که توصیه‌های اخلاقی به خلق الگویی برای روابط منجر می‌شوند. الگوهایی که خود چرخه‌هایی معیوب می‌سازند. الگوهایی که جایگاه زن در آن منفعلانه باقی می‌ماند. الگوهایی که در آن مردان بالقوه فاعل و پیشنهاددهنده‌اند. مردان غالب هستند و صرفاً باید حواسشان باشد تجاوز نکنند. یکی آداب تعارف کردن چای را تبدیل می‌کند به مثالی برای آداب در روابط جنسی. دیگری تعریفی کاملاً مردانه از تجاوز ارائه می‌دهد. الگوهایی تصنعی که دقیقاً بر ضد این پیشنهاد زنانگی است: رهایی از چرخه‌های جعلی و پس گرفتن لحظه تسلط بر میل خود در چرخه‌های متناسب با هویت ما و چرخه‌های زحلی. چرخه‌های جعلی زئوسی (که اغلب ایدئولوژیک هستند و یا به‌صورت یک نوع الگو پیشنهاد می‌شوند) به زنان هویتی می‌دهد که نوع دیگر از همان هویتی است که حکومت‌های مردسالار داده. اگر فرض کنیم زنانگی رئا (زمین) برای کشف اینکه لحظه تسلط بر میلش کجاست وارد رابطه شد در چرخه‌های زئوسی هیچ زنی وارد مسیر کشف لحظه تسلط بر میلش نخواهد شد و درنتیجه به این لحظه خودآگاه نمی‌شود و زنانگی مانند تفسیر تاریخی‌اش خودآگاه نمی‌شود. با تعریف عمیق‌تری از تجاوز ما همان چرخه‌های معیوب را نجات می‌دهیم و لحظه گم‌شده را پیدا می‌کنیم اما با دادن پیشنهاد‌هایی مثل‌اینکه همان‌طور که در تعارف به چای خوردن اصرار به‌صلاح نیست پس در رابطه هم نباید باشد ما فقط تعریف تجاوز را سطحی‌تر می‌کنیم. اما بسیاری کشف لحظه تسلط بر میل زنانه را در رابطه زمین با زحل، با تن دادن به چرخه تجاوز زئوس اشتباه گرفته‌اند و زنانگی آفرودیت و آتنا (زنانگی خودآگاه) در انتقام آن‌ها را مسخ خواهد کرد. انسان خودآگاه خدایان المپ را حذف کرد و به سمت ساترن یا شیطان رفت زیرا قصه شیطان دعوتی به خودآگاهی بود. او بین این دو تجاوز یکی را انتخاب کرد زیرا جهان با تجاوز زاییده شد و از تجاوز گریزی نبود.

... »