غروب بر فراز ساسکس: تأملات درون اتومبیل جستاری از ویرجینیا وولف | ترجمه سپیده امامی

غروب بر فراز ساسکس: تأملات درون اتومبیل

«غروب بر فراز ساسکس: تأملات در اتومبیل» جستار کوتاهی است از ویرجینیا وولف که در آن مرز میان روایت داستانی و مقاله توصیفی محو شده است. موقعیت ساده است. عصر یک روز، راوی سوار بر اتومبیل از ساسکس، ناحیه‌ای تاریخی در جنوب شرقی انگلستان عبور می‌کند. ویرجینیا وولف از این موقعیت ساده، قطعه خیال‌انگیزی در باب تأثیر فن‌آوری در تغییر ادراک و تجربه زیباشناختی انسان می‌سازد. فن‌آوری در اینجا اتومبیل است. وولف درباره راه رفتن در شهر نیز نوشته بود اما در اینجا سوار بر مرکبی مکانیکی و تندرو است که شیوه مشاهده را متحول می‌کند. این تأملات مدرنیستی به‌جایی می‌انجامد که راوی، تصویری شاعرانه از آینده را تخیل کند.

... »

مانیفست مشکلات فرمی و محتوایی در سینمای انقلابی

سینمای انقلابی باید به دنبال زیبایی باشد نه به عنوان هدف، بلکه به عنوان وسیله‌.

این گزاره حاکی از ارتباط متقابلِ دیالکتیکی بین زیبایی و اهداف سینماست که برای تولید اثری مؤثر باید به‌طور صحیح هماهنگ و تنظیم شوند. اگر این رابطه متقابل از میان برود، ما در نهایت به رساله‌ای دست خواهیم یافت که ممکن است در ادعایش کامل باشد، اما نموداری‌ست که در شکل و فرم خود، خام و ناپخته است. فقدان یک شکل خلاقانه منسجم کارآیی آن را کاهش می‌دهد، پویایی ایدئولوژیک محتوا را از بین می‌برد و صرفاً آنچه روی سطح است (امور سطحی و پیش پا افتاده) را برای ما مشخص می‌کند، بدون اینکه چیزی از ذات، بشریت و عشق به ما بدهد: مقولاتی که فقط می‌توانند از وسیله‌ای حساس و پذیرا نشأت گیرند که قادر به پرده برداشتن از حقیقت باشد.

... »
The Prehistory of the Modern Imagination Reflections on ’The Indian Style’ in Persian Poetry Mohsen Maleki

پیش‌تاریخ تخیل مدرن

درسبک هندی با بوطیقای غیاب روبرو می‌شویم: هر نوع حضور متعالی، هر نوع معنای متعالی عرفانی ازدست‌رفته است؛ شعر هندی عرصۀ انتشار دائمی غیاب است، غیابی که انگار مانند حلقه‌های گرداب بی‌محابا می‌گردد و ما را از تصویری به تصویری دیگر، از معمایی به معمایی دیگر، از سطری به سطری دیگر و از دالی به دال دیگر پرتاب می‌کند، بی‌آنکه بتوان رد حضوری عرفانی را در آن جست تا بتوان در آن پناه گرفت، بی‌آنکه بتوان در این انتشار دائمی معنا جای پای سفتی در تمامیت شعر یافت. شاید بتوان گفت این ماشین مکانیکی تولید غیاب بر مدرن بودن سبک هندی صحه می‌گذارد.

... »

سکوت برانگیزنده؛ بازآفرینی «زنانگی ابدی»

همچون صحنه گرتشنِ فاوستِ گوته، «تونکا»ی روبرت موزیل هم داستان مردی است که ازنظر اجتماعی، اقتصادی، فکری و جنسی بر معشوق خود سلطه دارد. بااین‌حال، در داستان موزیل، رمز و راز حل‌نشده بارداری تونکا، به شکلی سمبلیک، تمامی طرق پیشین نظارت مرد بر زن را ناکام می‌گذارد. پس مرد بی‌نام داستان، حالا در نقش راوی این اثر سعی دارد تا با استفاده از تعبیرهای کلیشه‌ای و آشنایی که مردان سنتاً «زنانگی ابدی/جاویدان/سرمدی» را تعریف می‌کنند، مجدداً قدرت خود را بر تونکا اعمال کند: او یا باکره معصوم است، یا فاحشه مطرود یا تجسم طبیعت. به‌بیان‌دیگر، ایدئولوژی‌ای که به‌طور سمبلیک در پی‌رنگ داستان شکست می‌خورد، درکنش روایت کردن بازآفرینی می‌شود و به مرد اجازه می‌دهد تا برای داستانی که منجر به مرگ تونکا و فرزندش می‌شود، جشن پایان بگیرد.

... »
باغ جان و باغ جنون

باغ جان و باغ جنون

مسکوب: باغ جان. براهنی: باغ جنون. مسکوب در «گفت‌وگو در باغ» در سودای
«باغ ازلی» و «باغ بهشت» است، باغی که آن را «باغ جان» می‌نامد. «باغ آرمانی، باغ بهشت است که باغ باغ‌ها و سرچشمه …است …نمونه و سرمشق متعالی… باغ خیال … باغ آرمانی.. باغ جان»
براهنی چه می‌کند؟ او چگونه باغ را به صحنه می‌آورد؟ دقیق‌تر: باغ چگونه بدل به صحنه می‌شود؟ منظومه بلند «اسماعیل»، سروده رضا براهنی، در دو پرده به صحنه می‌آید. الف: باغ
بیمارستان ب: باغ
تیمارستان. صحنه اصلی باغ بیمارستان است. شاهرودی، بی‌هوش و بی گوش، در اغماء، در وضعیتی کاتاتونیک و به حال جمود نعشی بر تخت افتاده است و بی که بشنود، براهنی با وی سخن می‌گوید. خطابه اسماعیل. خطابه‌ای یک‌سویه. گفتی بی شنود. صحنه فرعی باغ
تیمارستان است. آنجا که شاعر، پیش‌تر، شاهرودی مجنون را دیدار کرده است. براهنی در این منظومه از جنگ، از خوزستان، از نفت و از بسیاری چیزها سخن می‌گوید. اما صحن خطابه همین دو صحن است. اینجا، در این جستار، ما بیش از هر چیز، با «باغ
تیمارستان» کارداریم. با «باغ جنون». براهنی خطاب به اسماعیل می‌گوید: «ای آشنای من در باغ‌های بنفش جنون و بوسه!»، «ای اشک‌های تنهای سپرده به نسیم باغ تیمارستان».
براهنی نیز سودایی آفتاب است. اصلاً منظومه اسماعیل با سخن از آفتاب آغاز می‌شود: «آفتاب، روزی، بهتر از آن روزی که تو مردی خواهد تابید». اما براهنی در سودای هزارتوی آفتاب است. در سودای باغ آفتاب. در سودای هزاران آفتاب تابیده از هر سو و سویه‌ای بی‌سایه. مسکوب آفتاب را «کسر» می‌کند، براهنی آفتاب را «تکثیر». آفتابی غایب و ۳ هزارتوی آفتاب. آفتابی بیرون از قاب و هزاران آفتاب در یک قاب. آفتاب مینیاتور و آفتاب مینیتور. دقیق‌تر: باغ مینیاتور و باغ مینیتور. چگونه مسکوب «باغی متعالی» و «باغی بیرون از صفحه درون ماندگاری» می‌آفریند و چگونه براهنی «باغی درون ماندگار» خلق می‌کند؟ چرا براهنی می‌گوید: «بیرون باغ نیست، زندگی باغ نیست، مرگ هم باغ نیست». به این بازمی‌گردیم.
براهنی صحنه را دقیق، خیلی دقیق، تقویم می‌کند: «باغ‌های بنفش جنون». «باغ تیمارستان». اما «باغ جان» چگونه بر روی «باغ جنون» تا می‌خورد؟ مسکوب سودایی «نور مطلق» و «نور بی‌سایه» مینیاتورهای ایرانی است. نوری تابیده از ناکجا. نوری بی مرجع. نوری بی آفتاب. «هیچ توجه کرده‌ای که معمولاً خورشید در مینیاتور نیست. نقاش، خورشید را نمی‌کشد ولی آفتاب همیشه هست»

... »
مساحی حدوث

مساحی حدوث

قیقاج رفتن، به چپ و راست پیچیدن دائمی، دیوانه‌وار اریب رفتن، منحرف شدن، طفره رفتن لجوجانه، پذیرای تعویقی فرساینده شدن، مثل مار حول موضوع گردیدن و چنبره زدن، همچو ولگردان سینمای صامت مدام پرسه زدن و تلوتلو خوردن بی‌آنکه هدفی مشخص و از پیش تعیین‌شده در کار باشد. نوشتار خورشیدفر هماره مشغول قیقاج رفتن است؛ قصه پنداری قیقاج‌رفتنی است که چونان علف هرز منتشر می‌شود.
کتاب «مساحی حدوث» رساله‌ای است درباره چند رمان ایرانی مثل «تهرانی‌ها»، «آقا رضا وصله کار»، «سوره الغراب» و «رازهای سرزمین من».

... »

هاله روشنگری حرمت‌شکن

بی‌شک مهم‌ترین مقاله‌ای که به این پرسش پرداخته را والتر بنیامین نوشته است که نام «اثر هنری در عصر بازتولیدپزیری مکانیکی» را یدک می‌کشد. بنیامین در مقاله‌اش از اصطلاح «هاله» برای نشان کردن محدودیت‌های بازتولیدپذیری استفاده می‌کند. در نظر بنیامین، هاله، حدِ بازتولید است، چنان‌که هاله تنها چیزی است که بازتولیدپذیر نیست.
بوریس افیموویچ گرویس (م. ۱۹ مارس ۱۹۴۷) منتقد هنری، نظریه‌پرداز رسانه و فیلسوف است. او هم‌اکنون به‌عنوان استاد ممتاز بین‌المللی در حیطه مطالعات روسی و اسلاوی در دانشگاه نیویورک کار می‌کند و همچنین محقق ارشد تحقیقات در دانشکده هنر و طراحی دانشگاه کارلسروهه آلمان است.

... »
سینماگران موج نوی ژاپن

سینماگران موج نوی ژاپن

پایه‌های اولین اقتباس‌های ادبی در سینمای ژاپن، از همان سال‌های آغازین سینمای صامت توسط فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان ژاپنی بنیانگذاری شد و در ادوار مختلف در دسته‌بندی‌هایی خاص که مختص سینمای ژاپن بود بسیار مورد توجه قرار گرفت.
سینما در ژاپن از سال ۱۸۹۶ شروع به کار کرد و به سرعت مورد توجه امپراتور و سپس توده مرده قرار گرفت. فرم روایت در سینمای ژاپن را می‌توان در هفت شاخه مختلف طبقه‌بندی کرد که تا امروز هم در جریان فیلم‌سازی و اقتباس ادبی مورداستفاده قرار می‌گیرد.
جیدای-جکی (تاریخی)، جندای-جکی (زندگی معاصر)، شمین-جکی (درام طبقه متوسط و پایین)، یاکوزا-ایگا (گانگستری مدرن)، نانسنسو-مونو (فیلم‌های چرند)، سایشون-ایگا (فیلم‌های نوجوانانه)، پینکو-ایگا (صورتی، اروتیک).

... »
نفی طبیعت ژرژ باتای

نفی طبیعت

در این مقاله که از کتاب مهم «تاریخ اروتیسسیم» باتای انتخاب‌شده این پرسش طرح می‌شود که چرا انسان متمدن از طریق پنهان کردن یا انکار عملکردهای طبیعی بدنش مثل عادت ماهانه یا مدفوع به «نفی طبیعت» خود دست می‌زند.

... »

هویت ناتمام

کتاب هویت ناتمام که در اینجا پنج فصل از آن را انتخاب کرده ایم، در اصل
گفتگویی میان آدونیس و شانتال شواف متفکر و فعال فمینیست فرانسوی است.
شواف از اندیشمندان سرشناس فرانسوی در این گفتگو که به صورت یک کتاب در
سال ۲۰۰۴ منتشرشده است. پرسش های چالشی عمدهایی را پیش روی آدونیس
می گذارد. کتاب به صورت فصل های موضوعی تقسیم بندی شده است. هر یک از
فصل ها به یک موضوع می پردازد؛ اما به دلیل گفتگویی بودن، باوجود حذف
پرسش های شانتال شواف، ساختار محاوره ای ای متن کتاب باقی مانده و سعی ما در
ترجمه هم حفظ این ساختار محاوره ای ای است.

... »
No more posts to show