غروب بر فراز ساسکس: تأملات درون اتومبیل جستاری از ویرجینیا وولف | ترجمه سپیده امامی

غروب بر فراز ساسکس: تأملات درون اتومبیل

«غروب بر فراز ساسکس: تأملات در اتومبیل» جستار کوتاهی است از ویرجینیا وولف که در آن مرز میان روایت داستانی و مقاله توصیفی محو شده است. موقعیت ساده است. عصر یک روز، راوی سوار بر اتومبیل از ساسکس، ناحیه‌ای تاریخی در جنوب شرقی انگلستان عبور می‌کند. ویرجینیا وولف از این موقعیت ساده، قطعه خیال‌انگیزی در باب تأثیر فن‌آوری در تغییر ادراک و تجربه زیباشناختی انسان می‌سازد. فن‌آوری در اینجا اتومبیل است. وولف درباره راه رفتن در شهر نیز نوشته بود اما در اینجا سوار بر مرکبی مکانیکی و تندرو است که شیوه مشاهده را متحول می‌کند. این تأملات مدرنیستی به‌جایی می‌انجامد که راوی، تصویری شاعرانه از آینده را تخیل کند.

... »
جونز و ویلکینسون (برگرفته از خاطرات تیت ویلکینسون، در چهار مجلد، ۱۷۹۰) جستاری از ویرجینیا وولف

جونز و ویلکینسون

اینکه اسم جونز بر ویلکینسون مقدم است یا ویلکینسون بر جونز به‌احتمال‌زیاد، خاطرجمع بزرگی را مشغول نمی‌کند. بیشتر از صدوپنجاه سال از زمان حضرات موصوف گذشته و تلالویی هم که در روزگارشان، حدود ۱۷۵۰ هم چندان مشعشع نبود، کم‌فروغ شده است. حقیقتش، لابد حضرت اسقف دکتر ویلکینسون، به اعتبار مقام و منصب کشوری، مدعی تقدم بر جونز باشد.

... »

خانم گری سالخورده

جستاری از ویرجینیا وولف، ترجمه سپیده امامی؛ در وقفه‌ای که خانم گرِی از رعشه خلاص بود، خود را در سال‌های دورِ جوانی درگذشته دید؛ وقتی ده، بیست یا بیست‌وپنج‌ساله بود. خانم گری همراه یازده برادر و خواهرش می‌دوید، وارد کلبه‌ای قدیمی می‌شد و بیرون می‌آمد. خط به ارتعاش افتاد و او روی صندلی‌اش به جلو پرتاب شد.

... »

فراموش‌کاری نفوس ویرجینیا وولف

استفاده ویرجینیا وولف از تکنیک جریان سیلان آگاهی خواننده را یا به تحسین واداشته یا نکوهش او را به همراه دارد. باید اعتراف کنم که بعضاً کند بودن جریان فکری کاراکترهای وولف نوعی ناامیدی ابهام‌آمیز به همراه دارد و در اینجاست که با خود از فراغ بال و متافیزیک نرم مختص انگلیسی گله و شکایت می‌کنم.

... »

جهان دیداری ویرجینیا وولف

عکس روابط را حفظ می‌کند؛ بنابراین زنجیره عکس‌های هر آلبوم از دل رخدادهای اتفاقی، معنا خلق می‌کند. از این منظر، آلبوم‌ها خاطراتی هستند که در زمان اکنون ساخته می‌شوند، اما برخلاف خاطرات، عکس‌های سازمان‌یافته در آلبوم‌ها، پیوندهایی با یکدیگر دارند که مستقل از زمان «حال» است. عکس‌های آلبوم، قصه دیداری خاص خود را بازگو می‌کنند. بازنمایی یک‌لحظه منفک از زمان هیچ معنایی ندارد. معنا بسته به چگونگی اتصال لحظات توسط ماست.

... »

مرگ شاپرک

شاپرک که گویا از پایکوبی خسته بود روی رف پنجره آفتاب‌گیر قرار یافت. صحنه عجیب رو به اتمام بود. این‌چنین بود که حواسم از شاپرک پرت شد اما کمی بعد، سرم را که بالا آوردم حضورش را از نو دریافتم. کوشید پاکوبی را از سر بگیرد ولی یا چنان سخت و خشک بود یا دست‌وپا چلفتی که تا زیر چهارچوب بیشتر نتوانست بال‌بال بزند. خیز برداشت تا عرض پنجره را طی کند، نافرجام بود. گفتم حواسم را بدهم به پیشامدهای دیگر دوروبر اما ناخودآگاه تقلای بی‌ثمر شاپرک در دیدرسم بود.

... »

مهارت

احتمالاً همین نیاز به تغییر، عجیب‌ترین ویژگی آن‌هاست. کلمات خود با چندوجهی بودن سعی در فهم و انتقال حقیقتی را دارند که چندوجهی است. بنابراین معنی آنها برای کسی چیزی است و برای دیگری چیزی دیگر؛ برای نسلی نامفهوم‌اند و برای نسل بعدی ساده مثل یک چوب‌دستی.

... »