رأی مینو فرشچی، آزاده اخلاقی و دروتا سواپا، داوران مرحله نهایی اولین ضمیمه داستان پروژه پوئتیکا: «رگبارهای بهاری ، داستان «فالانژیستها» نوشته آرش محمودی بهعنوان بهترین داستان معرفی شد. همچنین بر اساس مجموع آرای داوران، داستان «هَراش» از پرنیان گودرزی، «تورگاید» نوشته فؤاد امیری، «دیوار برلین در اتاق بایگانی» نوشته سعید تورک و «جریان استحالهی شدید» نوشته محمدصادق نیرومند هم در رتبههای دوم تا پنجم قرار گرفتند و در این ضمیمه منتشر شدند.
یادداشت دبیر ضمیمه
میراث ما مشارکتی بیامید بود
اما عبور امواج باقی است
و چشمهای دور سپاری
در حالت تولد هستند
و بازگشت دائمی بام و شام
چیزی به نام هدیه به ما میدهد
یک قایق خلنده درون مه بلند…
محمدعلی سپانلو از پاره «نهم» شعر بلند سندباد غائب – تبعید در وطن
ضمیمه داستان پروژه پوئتیکا «رگبارهای بهاری» در ساعتهای روز اول فروردین به دستتان میرسد. چه سالی، چه سکوتی و علیرغم همهچیز، سال نو مبارک!
وقتی، عبارتی تا این حد بیپیرایه، مولد چنین طنین طعنهآمیزی باشد، دعوت به خواندن تکلیفش چیست؟ میدانم که زمان، حوصله و اشتیاق در مقام مصالح ضروری خواندن، چگونه در مجاورت امواج نگرانی، بیم و اضطراب میپوسد، منقضی میشود و از دست میرود؛ اما هیچچیز یکپارچه و خللناپذیر نیست.
این کتاب شامل پنج داستان است که به ترتیب بیشترین امتیاز را از آرای هیئت داوری «رگبارهای بهاری» کسب کردند. داستانهای دیگری که تا مرحله نهایی پیش آمدند اردیبهشتماه، در ضمیمه دیگری منتشر خواهند شد.
فراخوان «رگبارهای بهاری» از دهم بهمن آغاز شد. ظرف یک ماه ۹۰ نویسنده قصههاشان را برای ضمیمه فرستادند. بررسی مقدماتی توسط چند نویسنده از اواسط بهمن آغاز شد و پس از دو مرحله غربال، تعداد داستانها به ۲۰ رسید و سپس مرحله نهایی آغاز شد. سه داور، ظرف چهارده روز، داستانها را بررسی کردند و در روز بیست و هشتم اسفند آرا خود را اعلام کردند.
پروژه پوئتیکا امیدوار است ضمیمه داستان«رگبارهای بهاری» مجالی باشد برای شنیدن صداهایی ناشنیده و انتشار نوشتار روایی خلاق، پیشرو و مستقل امروز ایران در برابر ادبیات مشقی و اشکال فرمایشی تولید.
یک نکته، تا جایی که میدانم، ده دوازده مسابقه و جایزه قصه کوتاه فارسی، مختص آثار زیر پنج هزار کلمه هستند. (اگر در اروپا و آمریکا تقسیمبندیهای انواع ادبی براساس تعداد کلمات باشد (که نیست) اقتضای بازار است. ما چرا گرفتار آمدهایم؟) گمان نمیکنم در مطبوعات فارسیزبان (چاپی) در ده سال اخیر، لابد به جز استثنایی، داستانی بلندتر از چهار پنج هزار کلمه منتشرشده باشد. طرح این سئوال اجتنابناپذیر است که تکلیف داستانهایی که از این اندازه بیشتر هستند اما نه آنقدر که به عنوان کتاب مستقل منتشر شوند چه میشود؟ به خصوص که بیشتر ناشرها، الویت را به متنی میدهند که به عنوان کتاب چاپی، عطف یک سانتیمتری داشته باشد تا در قفسه کتابفروشی گم نشود. عطف کتاب به جنس و ضخامت کاغذ مربوط است و تعداد صفحات؛ بنابراین حدود داستان مطلوب ناشران باید بیش از صد صفحه باشد که میشود بیشتر از ۲۵۰۰۰ کلمه و داستان مطلوب مطبوعات و جایزهها باید کمتر از پنج هزار کلمه باشد.
فاصله بین این دو عدد، در ادبیات امروز ایران (هرچه را نشان بدهد هوش ناشر ایرانی را نشان نمیدهد.) نقطه ناپیدای تولید ادبی روزگار ماست. در فراخوان ضمیمه داستان، تاکید کردیم که هیچ محدودیتی در اندازه و موضوع و …قائل نیستیم و در نتیجه بسیاری از آثار رسیده و بعضی از بهترینهایشان در آن ناحیه ناپیدا هستند.
در آخر
از هیئت محترم داوری، مینو فرشچی، آزاده اخلاقی و دورتا سواپای که با وجود مشغلههاشان، در بحبوحه روزهای پایانی سال، صبورانه با من همکاری کردند سپاسگزارم.
سپاس خود را به بهار احمدیفرد، سپیده امامی و امیرعلی قاسمی تقدیم میکنم و راهنمایی، دوستی و لطفشان را ارج مینهم.
همچنین قدردان تکتک شرکتکنندگان و خوانندگان و همکاران رگبارهای بهاری هستم.
امیرحسین خورشیدفر، بیست و نهم اسفند هزار و سیصد نود و هشت
پنج داستان برگزیده به ترتیب امتیاز داوران
آرش محمودی، فؤاد امیری، پرنیان گودرزی، سعید تورک و محمد صادق نیرومند
رگبارهای بهاری | ﮐتاب دوم
مهدی افخمی، افسانه آقایی، بهادر امیرحسینی، علی اکبری، ﻣﻮﻟﻮد سلیمانی، ﻣﯿﻼد ظرﯾﻒ، ژاله نساری، هدی کرمی، مجتبی مقدم، شیرین ورچه