حدومرزهای مارکی دو ساد
میخواهم این را مطرح کنم که فوکو هیچگاه از تز بلانشو درباره ساد دست نکشید. چیزی که از آن دست شست، بااینحال، آن ایده بود که حاکمیتِ [در کارِ] ساد حدومرز گفتمان مدرن شامل قدرت، سکسوالیته و خشونت را بازنمایی میکند. فوکو در جلد اول تاریخ سکسوالیته (۱۹۷۶) برای اولین بار مطرح میکند که گفتمان ساد در رابطه با سکسوالیته «پیشنگری» ای را بازنمایی و نمایندگی میکند. «بااینحال، برای درک مقوله امر جنسی از منظر قانون، مرگ، نَسَب و حاکمیت_ارجاعها به ساد و باتای هرچه میخواهد باشد و هرکس به هرگونه که تأثیر «برانداز» شان را بسنجد، تحلیلی نهایی لازم است، «پیش-نگری» ای تاریخی».