تسلیناپذیر (رمانِ کازوئو ایشیگورو) | امیدها و اندوهها| جفری ملونی | ترجمه پگاه جهاندار
پیرنگ داستان تسلی ناپذیر نه نشانهای از پیچیدگی رمان دارد و نه هیچوجه اشتراکی با رمانهای ذهنگرا. رایدر، راوی اولشخص، به شهری بینام در اروپا وارد میشود که در آن او را بهعنوان بهترین پیانیست زنده جهان میشناسند. شهر در حالتی است که میتوان آن را رخوت فرهنگی توصیف کرد و ازاینرو کنسرت رایدر با استقبال فراوانی مواجه میشود. رایدر بهزودی درمییابد که مردم شهر از او انتظارات فراوانی دارند. او خود را در هیئت یک نجاتدهنده با شمایل مسیحایی میبیند. نویسنده نیز به او قدرتی مافوق دیگران میبخشد. رایدر از توانایی ذهنی خارقالعادهای برخوردار است که او را قادر میسازد به ذهن سایر شخصیتها راه یابد و آگاهیاش را در زمان و مکان بسط دهد.