تجاوز زیاده انسانی

تجاوز زیاده انسانی

خلاصه که موضوع «عملِ» تجاوز، موضوعی سیاسی و، همین‌طور، حقوقی است، نه موضوعی هستی‌شناختی با نگرشی اسطوره‌شناختی؛ یکی از نشانه‌هایش همین باشد که حالا که متجاوز گرفته‌شده، ما با این معضلِ یا پروبلماتیک روبه‌روییم که اگر حکمی که برای وی صادر شد اعدام بود، چه باید بکنیم/بگوییم، و پاسخ به این پرسش هرچه باشد حاکمیت و، از پی آن، قانون را هدف می‌گیرد، همین‌طور که مسئله زنان چنین می‌کند.
این یادداشت واکنشی است به جستار «تجاوز زئوس یا تجاوز ساترون» نوشته آرمان صالحی که در پروژه پوئتیکا منتشر شد و نویسنده کوشیده بود تجاوز جنسی را از منظر اساطیر تعریف کند.

... »

هیولا (درباره مارکی دو ساد)

در آثار ساد، انواع مختلفی از انتظار که اکنون را نابود می‌کنند، توسط فعالیت‌های ذهنی که بر طیف متفاوتی از فحشای «تجربی» حکم می‌رانند، بیان شده‌اند. شادی نه بر لذت، که بر میل به رها شدن ازآنچه میل را به بند می‌کشد مبتنی است؛ از چیزها برای این‌که [در اکنون] حاضرند لذت برده نمی‌شود، بلکه از انتظار برای این چیزها وقتی‌که غایب‌اند [لذت می‌بریم] – به‌عبارت‌دیگر باید از چیزها با نابودسازی حضور کنونی‌شان لذت برد – (قتل‌هایی که حینِ فحشا به وقوع می‌پیوندند) – یا اگر [چیزها در لذت دادن، ما را] ناکام بگذارند – و به نظر برسد که حضورشان را پس‌می‌زنند (از طریق مقاومت در برابر آنچه می‌خواهیم بر آنان روا داریم)، با آن‌ها چنان بدرفتار خواهد شد تا درآن‌واحد [هم] حاضر و [هم] نابود شوند (که برای مثال، در سادیسم اخلاقی با حرمت‌شکنی نسبت به خدا در غیابش بیان شده است)

... »