ستایش آشوب و جنون

بعدتر اتفاقاتی روی می‌دهد که نظم منطقی باکس‌های روایی را که خواننده کاملاً به آن عادت کرده برهم میزند. داستانی می‌خوانیم که شاپور صبری در آن غایب است. راوی سوم شخصی که تا دوسوم کتاب معطوف به ذهن شاپور است ناگهان او را ناپدید می‌کند و خودش باقی می‌ماند. در داستان «پولدار فامیل» معلوم می‌شود که راوی اختیار همه‌چیز را به دست گرفته است. راوی تا همین‌جا هم سربه‌زیر و نجیب نبوده است. جاهایی روایت را متوقف کرده و جمله قصار گفته است. ریتم روایت را به صلاح‌دید خود تند و کند کرده است اما همه این‌ها را بدون خودنمایی انجام داده است.

... »

ادگار آلن‌پو، پرسه‌زن و کارآگاه | جیمز وی ورنر | ترجمه علی رحمانی

داستان کارآگاهی به‌عنوان یک ژانر ادبیِ مردم‌پسند در میان دست آورده‌ای بسیار زندگی کوتاه و دشوار ادگار پو، به چشم می‌خورد. شاهکارهای اعجاب‌انگیز استدلال ورزی توسط سی. آگوست دوپَن در «قتل در خیابان مورگ»، «نامه مسروقه» و «معمای ماری راجت» خوانندگان جوان بی‌شماری را طی صد و پنجاه سال اخیر سرگرم کرده و در حیطه نقد توجّه وافری را به خود جلب کرده‌اند؛ که ازجمله مهم‌ترین‌هایشان «تماشاگر و شهر در ادبیات قرن نوزدهم امریکا» اثر دانا برند است که به ارتباط بین کارآگاه پو و پرسه‌زن، یعنی مشاهده‌گرِ تنهای کلان‌شهر می‌پردازند. مفهوم پرسه‌زن توسط والتر بنیامین در «پاریس: پایتخت قرن نوزدهم» و در مقاله‌اش با عنوان «پرسه‌زن» و نسخه تصحیح‌شده آن «درباره برخی موتیف‌های بودلر» تئوریزه شد.

... »

مکانیسم‌های حافظه و فراموشی

به‌هرحال از من خواستند درباره حافظه و شهر حرف بزنم و طبعاً من پذیرفته‌ام که اینجا هستم.. بنابراین کوشش خواهم کرد این دو را در مقام یک مواجهه فرمال، یک مسئله ادبی طرح کنم. از پیش بگویم هیچ همدلی با دریافت رایج نخواهم داشت. در بخش اول مقدماتی از موضوع خواهم گفت. و بخش دوم درباره «ویژانی» خواهم گفت که باختین آن را از ترکیب دو کلمه ساخته است

... »

میان‌مایگی پل استر | جیمز وود | ترجمه بهار احمدی‌فرد

مؤلفه‌های پست‌مدرنیسم کلاسیک که نظریه‌پردازها و فیلسوفانی مانند موریس بلانشو و ایهاب حسن تبیینشان کرده‌اند، بر مماس بودن زبان عصر حاضر با سکوت تأکید دارند. بلانشو و بکت بر آن‌اند که زبان همواره بی‌اساس بودن خود را آشکار می‌کند. متن، پیرامون یک خلأ به لکنت می‌افتد، تکه‌تکه و ریزریز می‌شود. احتمالاً غریب‌ترین وجه شهرت استر به‌عنوان یک پست‌مدرنیست آمریکایی این است که هرگز این قبیل فقدان در سطح جملاتش نمود ندارد و حتی در آثار استر بیش‌ازحد به سخن درمی‌آید: کتاب‌های خوش‌آیند و نسبتاً آسانی که تقریباً هرسال تروتمیز و وقت‌شناس، مثل تمبر پستی منتشر می‌شوند و منتقدان مدیحه‌سرا مانند مجموعه‌داران مشتاق صف می‌کشند تا آخرین نسخه را تهیه کنند.

... »

دیالکتیک تمثیل‌ها: ماتریالیسمِ تاریخی در آثار بنیامین

هیچ‌چیزی نمی‌تواند مؤثرتر از فشردگی و ایجازِ بی‌پیرایه قصه را به خاطره تحمیل کند، آن‌گونه فشردگی‌ای که مانع از تحلیلِ روان‌شناختی می‌شود. و آن فرایندی که قصه‌گو رگه روان‌شناختی را به کنار می‌نهد، هر چه قدر طبیعی‌تر باشد، دعوی قصه بر کسبِ جایگاهی در خاطره شنوندگانش قوی‌تر است و به شکلی کامل‌تر در تجربه آن‌ها ادغام می‌شود و تمایلِ آن‌ها را بر تکرارِ آن قصه برای شخصی دیگر، در زمانی دور یا نزدیک، بیش‌تر می‌کند.

... »

به سوی ماتریالیسم تقدیر (درباره داستان‌های محمدرضا صفدری)

لویی آلتوسر در «ما و ماکیاولی» به نقل از «ماکیاولی» در «هنر جنگ» می‌نویسد: «باید بدانی که … توپ را، به‌ویژه آن‌ها که روی گاری حمل می‌شوند، نمی‌توان در صفوف نیروها قرارداد، زیرا هنگامی‌که آن‌ها حرکت می‌کنند، نوک آن‌ها در جهت مقابل مسیری است که رو به آن آتش می‌گشایند». آیا وقت تغییر آرایش نرسیده است؟ آیا هم چنان، می‌توان در میان صفوفمان، عراده‎های آتشبار روشنفکری ایران، عراده های ساعدی، براهنی، گلشیری و محمد مختاری را حمل کرد؟ آیا ممکن است آن‌ها، مانند توپ‌هایی که ماکیاولی می‌گوید، رو به ما، آتش بگشایند؟ رو به ما همراهانشان؟ بی‌گمان چنین است. محمد مختاری، بدل به بیرق ارتجاع ادبی، محافظه‌کاران و کاسه‌لیسان شده است. مجله‌ای که بری از علایق محافظه‌کارانه نیست، نام یکی از دفترهای شعر محمد مختاری، نام «وزن دنیا» را بر خود نهاده است. چه باید کرد؟ اکنون مختاری رو به ما آتش می‌گشاید. مسئله این است: تغییر جهت. بل مهم‌تر: جهت گم‌کردگی. به یادآوردن آینده در برابر به یادآوردن گذشته.

... »

کبوتر ایرانی

خسرو دوامی (۱۳۳۶ تهران) از سال ۱۳۶۱ ساکن لس‌آنجلس است. داستان‌ها، ترجمه‌ها و مقالات متعددی از خسرو دوامی در نشریه‏های داخل و خارج از ایران منتشر شده است. دوامی مدتی جنگ ادبی «کتاب نیما» را منتشر می‌کرد. مجموعه قصه «هتل مارکوپولو» برنده جایزه مهرگان ادب شد. مجموعه داستان کوتاه «پرسه» و «پنجره» و رمان کوتاه «آنجل لیدیز» از آثار منتشر شده اوست.

... »

تأملی در داستان کوتاه ایرانی

این مطلب در زمستان ۱۳۸۹ در روزنامه اعتماد منتشر شده بود. برخلاف اکثر قریب به‌اتفاق کشورهای دنیا، در ایران داستان کوتاه گوی سبقت را از

... »

تسلی‌ناپذیر (رمانِ کازوئو ایشی‌گورو) | امیدها و اندوه‌ها| جفری ملونی | ترجمه پگاه جهاندار

پی‌رنگ داستان تسلی ناپذیر نه نشانه‌ای از پیچیدگی رمان دارد و نه هیچ‌وجه اشتراکی با رمان‌های ذهن‌گرا. رایدر، راوی اول‌شخص، به شهری بی‌نام در اروپا وارد می‌شود که در آن او را به‌عنوان بهترین پیانیست زنده جهان می‌شناسند. شهر در حالتی است که می‌توان آن را رخوت فرهنگی توصیف کرد و ازاین‌رو کنسرت رایدر با استقبال فراوانی مواجه می‌شود. رایدر به‌زودی درمی‌یابد که مردم شهر از او انتظارات فراوانی دارند. او خود را در هیئت یک نجات‌دهنده با شمایل مسیحایی می‌بیند. نویسنده نیز به او قدرتی مافوق دیگران می‌بخشد. رایدر از توانایی ذهنی خارق‌العاده‌ای برخوردار است که او را قادر می‌سازد به ذهن سایر شخصیت‌ها راه یابد و آگاهی‌اش را در زمان و مکان بسط دهد.

... »
No more posts to show