نوشتاری در پدیدار شناسی و نظریه فمینیست : نقشهای اجراگر و ساخت جنسیت
جودیت باتلر، ترجمه شکیبا عابدزاده؛ فیلسوفان به ندرت به کنش در معنای تئاتریِ آن میاندیشند. آنها از گفتمانِ «کنشها» صحبت به میان میآورند که به مضامینِ معناشناختیِ همبستهای با نظریههای اجرا و بازیگری قائل است. برای مثال، نظریهی «کنشهای کلامیِ» جان سِرل ، که به تعهدها و وعدههایی اشاره دارد که نه تنها یک رابطهی گفتاری بلکه یک پیوندِ اخلاقی میانِ گویندگان ایجاد میکنند، یکی از رفتارهای غیربیانی را شرح میدهد که زمینهی فلسفهی تحلیلیِ زبان را میسازد. علاوه بر این، نظریهی کنش، یکی از حوزههای فلسفهی اخلاق، در صددِ فهمِ این است که « انجام دادن» چیست؛ مقدم بر اینکه فرد باید چه چیزی را انجام دهد.